جابربن عبدالله انصاري يكي از ياران باوفاي پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم بود كه زمان امامت امام حسين عليه السلام را نيز درك كرد، ولي در روز عاشورا موفّق به شركت در لشكر آن حضرت نشد. جابر در روز اربعين همان سال، توفيق زيارت قبر ايشان را يافت و چون نابينا بود، از عطيّه عوفي خواست كه دست او را روي قبر سيّدالشّهدا عليه السلام بگذارد. سپس- از شدّت ناراحتي و مصيبت- از هوش رفت و روي قبر افتاد. وقتي به هوش آمد، سه بار «يا حسين» گفت و افزود: حَبيبٌ لا يُجيبُ حَبيبَهٌ. دوستي كه پاسخ دوستش را نمي دهد. بعد سخناني خطاب به آن حضرت گفت و سپس به ارواح شهدا سلام نمود و عرض كرد: قسم به خداوندي كه پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم را به حق مبعوث كرد، ما با شما در هر آن چه شما وارد شديد، شريك شديم. عطيّه از جابر پرسيد: ما كه كوه و دشتي را طي نكرديم و شمشير نزديم، در حالي كه بين سرها و بدنهاي ايشان و نيز بين آنها و فرزندانشان جدايي افتاد و زنهاي ايشان همسران خود را از دست دادند. پس چگونه ما با ايشان شريك شديم؟! جابر در پاسخ گفت: يا عَطِيّةُ سَمِعتُ حَبيبي رَسُولَ اللهِ صلّي الله عليه و آله و سلّم يَقولُ: مَن اَحَبَّ قَوماً حُشِرَ مَعَهُم، وَ مَن اَحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِكَ فِي عَمَلِهِم. اي عطيّه، از حبيبم رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم شنيدم كه فرمودند: كسي كه گروهي را دوست بدارد، با آنها محشور ميشود. و كسي كه عمل گروهي را دوست بدارد، در عمل آنها شريك دانسته ميشود. سپس اضافه ميكند: وَ الَّذي بَعَثَ مُحَمَّداً صلّي الله عليه و آله و سلّم بِالحَقِّ اِنَّ نِيَّتي وَ نِيَّةَ اَصحابي عَلي ما مَضي عَلَيهِ الحُسَينُ عليه السلام وَ اَصحابُهُ. قسم به كسي كه محمّدصلّي الله عليه و آله و سلّم را به حق برانگيخت، نيّت من و اصحابم (دوستانم) همان نيّتي است كه امام حسين عليه السلام و اصحابش داشته اند. جابربن عبدالله انصاري از قول پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم يك قانون الهي را بيان ميكند. محبّت يك عمل قلبي و اختياري است كه ميتواند انسان را به محبوب خويش برساند. از اين رو، كساني كه همراه حضرت سيّدالشّهدا عليه السلام در كربلا نبوده اند، در هر زماني كه هستند، ميتوانند با «نيّت» و «محبّت» خود، همراه ايشان شوند و حتّي فيض شهادت در ركاب ايشان را ببرند؛ يعني هم در دنيا جزء اصحاب امام حسين عليه السلام شوند و هم در آخرت پاداش ياران باوفاي ايشان را ببرند.
📚برگرفته از کتاب آفتاب در غربت سید محمد بنی هاشمی
🖋روایت از دائره المعارف بزرگ اسلام کتاب گرانقدر علامه مجلسی بحارالانوار جلد 98 صفحه 195 حدیث 31
دوست عزیز ؛ چنانچه از بسته ی تبلیغی پیش رو رضایت داشته اید ، خوشحال می شویم که ایده های خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید. ایده های خود را می توانید از طریق این لینک برای ما ارسال نمایید
نوع نوشتاری :
دل نوشته
مخاطبین :
عمومی
سبک نوشتاری :
تبلیغی
تعداد مجری :
1 نفر
زمان اجرا :
زیر 10 دقیقه
از نجف تا کربلا به یاد... در تمام عمر راهپیمایی کربلا قصه ی غم نمی دانم از کجا تا کربلا پیاده می روید؟
با سلام و خدا قوت به همه عزیزان و سروران خوبم
عالی است و خدا خیرتان دهد
نکته کوچکی که بنظرم می آید آوردن نکات سخنرانی برای سخنرانان است به این شکل:
* موضوع:
* بیان سه خطی موضوع:
* مطالب مربوط به موضوع شامل آیات قرآن، احادیث ، اشعار، حکایت، تقارن های تاریخی و ... در حد یک صفحه
ممنونم
با سلام و خدا قوت به همه عزیزان و سروران خوبم
عالی است و خدا خیرتان دهد
نکته کوچکی که بنظرم می آید آوردن نکات سخنرانی برای سخنرانان است به این شکل:
* موضوع:
* بیان سه خطی موضوع:
* مطالب مربوط به موضوع شامل آیات قرآن، احادیث ، اشعار، حکایت، تقارن های تاریخی و ... در حد یک صفحه
ممنونم
سلام علیکم
ممنون از اظهار نظر شما
ان شاالله در مطالب بعدی اعمال خواهد شد