مجموعه اول متن کارت دعوت

  • تاریخ ایجاد: دوشنبه, 29 ارديبهشت 1393
  • تعداد بازدید: 20150
مجموعه اول متن کارت دعوت

شکوفه نرگس بر دامان عطرآگین نرجس شکفت, و آشیان دل هایمان را به شبنم نگاهش بر افروخت. و گلبرگ خشکیده جانهایمان را به نسیم
کلامش به بهار کشید. کنون با دل هایی آکنده از شور و شعف میلاد آن خورشید پنهان, و در هاله ای از غم انتظار شاخه های نرگس محبت
خود را به پای آن امام رئوف می فشانیم و طلوع آن خورشید را از پس ابر غیبت از خداوند طلب می کنیم. و زمزمه می کنیم :
"بگو با آن که می گوید به یک گل کی بهار آید گل نرگس جهانی را گلستان میکند امشب "
ای مهربان پدر!
ای صبح امید!


شام فراغت بس طولانی شد و زندگی بی تو چه جان کاه گردید اینک در صبحی دیگر می خواهیم به یاد تو نغمه سر دهیم که :
" ای پادشاه خوبان داد از غم تنهایی "


به راستی چه زیباست در کنار تو بودن و آرمیدن در سایبان نگاهت
ای امیدواران!
بیایید در کنار هم یاد آن آفتاب را در هنگامه میلادش گرامی داریم و با دست های رو به آسمان ظهورش را از خدایش طلب می کنیم.


به نام دوست
بوی ظهور در شامه جهان پیچیده است ....
گنج های سر به خاک برده خود را نثار رد عبور تو می کنند. شاخه های خزان زده به شادباش تو شکوفه به دامن می ریزند. زنگ کاروانیانت از
دوردست بیابان به گوش می رسد.
هر قدمی که بر می دارند پشتت سرشان یک بهارستان گل سر به جای می ماند. اینک عرر رهایی روزگار ماست از تلیی انتظار. و روز گار
رهایی ماست از صبوری مهجوریت , ای نگاه ناپدیدار!
....و ما دوستداران آن دوران سبز در جشنی با شکوه از او می گوییم.
قدوم نورانیتان روشنی بیش دیدگان ماست.
زمان :
مکان:


ای آخرین پیغام سبز!
نقاش صبا چمنها آراست و فراش خزان ورقها افشاند, و بس بانگ مرغ و بوی گل برخاست, اما هنوز نوبت انتظار است و قیامت غیبت.
ما هم عریضه دلتنگ می خوانیم و هم نامه شکر طومار می کنیم. باشد که از این دوراهه منزل یکی به مقرد می رسد.
فراش خزان ورق بیافشاند نقاش صبا چمن بیاراست
ما را سر باغ و بوستان نیست هر جا که تویی تفرج آنجاست
دلم می خواست دنیا خانه مهر محبت بود .
دلم می خواست مردم در همه احوال با هم آشتی بودند .
طمع در مال یکدیگر نمی کردند .
کمر بر قتل یکدیگر نمی بستند .
مراد خود را در نامردیهای یکدیگر نمی جستند .
چه شیرین است وقتی سینه ها از مهر آکنده است.
چه شیرین است وقتی آفتاب دوست در آفتاب دهر تابنده است .
چه شیرین است وقتی زندگی خالی ز نیرنگ است .
دلم می خواست ....
بهاری جاودان آغوش وا می کرد بهشت عشق می خندید.
به روی آسمان بی آرام پرستو های مهر و دوستی پرواز می کردند بیا ای دوست تا با هم در نمایشگاهی پر مهر و محبت نمایشگاهی بی نظیر
و دیدنی آکنده از نسیم دوست که برای شما عزیزان ترتیب داده شده شرکت جوییم .
مکان : زمان:


السلام علیک یا بقیه الله!
انتظار را نفیری دوباره باید کرد آن هنگام که زائیده اعتقاد پیوستت و غم را دگرگونه باید معنا کرد آن هنگام که فراق توستت میلاد را بهانه
کردیم تا گرد هم آییم و درس اشتیاق و دلدادگی را با مشق انتظاری پویا مرور کنیم .
تو نیز ای منتظر به جشن ما نیز به پیوند باشد تا آن منتَظر نظری بما کند.
موعود :
میعاد :


"سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران "
صبحگاهان زمین با شبنم های انتظار به طراو می نشیند .
خوشه های زرین عدالت از آسمان آبی می بارد و عطر گل نرگس دادگستر می شود در چکامه شیرین ظهور، هستی تازه خواهد شد و درون می
شکفد.
در عطش بهاران, روز تولد خورشید, همهمه شادیمان را به همراه غریو امید در گستره خاک بذرافشان می کنیم.
زمان :
مکان :


به نام خالق فرلها
از ورای رنگین کمان زیبا و در آستمان دنیا پرچمی نمایان شتد که, نوری از آن هویدا استت و سروشی آسمانی نوید می دهد که, پایان درد و
هجران رسید .زمین سرگردان , در تمامی فرلها , گرد خورشید تابان می چرخد .... او نیز چشم به راه است ما هم در انتظاریم .
نمایشگاه امیر فرلها
هدیه کوچک ما به صاحب لحظه ها
زمان :
مکان :


هم چو خورشید تا به کی تنها
هم چو مهتاب تا به کی شبگرد
ای همایون همای پرده نشین
جان زهرا به آشیان برگرد
به مناسبت میلاد آفتاب پنهان گرد هم می آییم.
زمان :
مکان :


چشم به راهان پیشوایی مهر و عدالت
در روز ولاد
با نسیم دعا و استجابت هم نوایند که
سرش به سلامت و روزگار ظهورش نزدیک
و بر عاشقان دفترش هزاران تبریک
فرخنده باد میلاد مهربانترین پدر
آن پیشوای همیشه آرزو شده
و هزاران شکوفه سلام و دعا
پیشکش آستان پر مهرش
با تقدیم هزاران شکوفه دعا
برای سلامتی و ظهور مهدی منتَظر


عید ولاد بر شما و تمامی منتظران مبارک باد!
زمین , پر غرور
که قدمهایت را فرش گشته ,
و می نازد که پذیرای وعده حق الهی است ؛
و زمان , در سرور
که از آغاز هستی در انتظار تو سپری گشته و
و اکنون می داند که تا لحظه موعود دیگر چیزی نمانده ؛
و من , دلم دریای نور
نور امید فرارسیدن لحظه دیدار ؛
و بر لبم دعای ظهور
که دیری نیواهد گذشت که آن شب مسعود فرا رسد ,
و سحرگاه ندایت زمین را فرا گیرد .


عیدتان مبارک
عید نیمه شعبان
بر تمامی دل باختگان مهدی موعود
مبارک باد
خدایا! عیدی ما را ظهور سرشار از ظهورش قرار بده.
ای همراه منتظر , تاریخ هماره شاهد رویارویی حق و باطل و ایمان و کفر بوده است ؛
و منتظران امام موعود در انتظار تحقق وعده الهی ,
که سرانجام در زمین آنان را که ضعیف داشته شدند به امامت می گمارد .
زاد روز عدالت گستر تاریخ , او که با ظهورش داد را در زمین پر از تباهی می گسترد ,
و ظهورش گسترش رحمت و مهر است ,
بر تو که لحظه های انتظار را با دعا برای ظهورش میآرایی ، خجسته باد 0


جشن میلاد بی جلوه موعود چه لطفی دارد؛
مولای من ؛
تویی فریاد رس بی چارگان ؛
به ظهورش چشمانمان نورانی و دلهایمان غرق شادی.
عیدتان مبارک!


صبحگاهان
زمین با شبنم های انتظار به طراو می نشیند
خوشه های زرین عدالت از آسمان آبی می بارد
و عطر گل نرگس داد گستر می شود
در چکامه شیرین ظهور ، هستی تازه خواهد شد
ودرون می شکفد در عطش بهاران روز تولد
خورشید همهمه شادیمان را به همراه غریو امید
در گستره ی خاک بذر افشان می کنیم.
انتظار سهم ماست .....


منجیا !
یقین تو نیز منتظر، چشم بر اشاره خدا نشسته ای
در روز تولد خورشید همهمه شادیمان را به همراه غریو امید در گستره خاک
بذر افشان می کنیم
امروز اگر ز دوریت غمگینم یک روز می آیی و تو را می بینیم
باران که تمام شد برایت از باغ یک دسته گل محمدی می چینیم
هوهوی مرغزار
ترنم جویبار
ذکر مرغان نغمه ساز بر شاخسار
حکایتی است از بهار ، بهاری نه چون هر بهار
بهاری که او را بشد وامدار
به شکرانه کرده کردگار
به پاس کریمی پروردگار
که بنمود دلهایمان بی قرار
ز مهر جهان پریچهره گلعذار
که یعنی بود مهدی غمگسار
بیایید ای شیعیان تهنیت
فرستیم بر یکدیگر بیشمار
خاک مقدمتان بر دیدگان به ره ماندمان پایدار
ای سفر کرده سالیان سال ، ای عزیز!
آیا دیدگان همیشه به راهمان ،
در شکوه میلاد ،
به پا بوس تو ،روشنی خواهد یافت !
یا ..... همچنان در حسر حضور،
به سرور خواهد نشست ؟
یا صاحب الزمان )عج(
توفیق ما فراخوان شماست
به نمایشگاهی از کتب ،هدایا،
تزیینا و آثار هنری
در زمینه مهدویت.


باور گلی به به ذهن ساقه ای سبز
لیک خود چو غنچه بسته مانده ای
رسم غنچه نیست بسته ماندن
غنچه ی نرگس این زمان به ناز باز می شود
ما ظهور عطر را ز غنچه تا به گل شدن انتظار می کشیم
ای بهار ای مهمان دیر آینده ! کم کمَک این خانه آماده است
تک درخت خانه همسایه هم برگ های تازه داده است
این همه می گویدم هر شب این همه می گویدم هر روز
باز می اید بهار رفته از خانه باز می آید بهار زندگی افروز
میلاد ابر پر بار رحمت
ستاره درخشان هدایت
چشمه جوشان عدالت
آخرین بازمانده خدا
حضر بقیّه الله الاعظم را در فضایی آکنده ازرایحه جان بیش
امید وانتظار
همراه با کائنا
همگام با ملائک
هم ندا با انبیاء
به جشن و شادمانی می نشینیم.


هر سال نیمه شعبان با هاله ای از غم و شادی فرا می رسد . شادی میلاد او که بهار دلهاست با غم فراق او در هم می آمیزد و دوستدارانش را
امیدی دوباره می بیشتتد امید وا ه ای که دوستتتداران منتظر را زنده نگه می دارد تا بال در بال یکدیگر چونان کبوترانی ستتپید بر بام هر خانه
بنشینند و مژده ی آمدنش _میلادش _ را بدهند
و اینک کبوتری سپید با شاخه ای گل دردهان به دیدار شما دوستان آمده است و چند لحظه ای میهمان شماست
گل دوستتی او را که این کبوتر برایتان آورده است در قلب هایتان بکارید و هر روز آبیاری اش کنید و این کبوتر سپید را بعد از این که مهمان
شما شد به خانه دوستانتان نیز بفرستید تا آنها هم شاخه ای گل بگیرند و دل هایشان را بهاری کنند .

 
دوست عزیز ؛
چنانچه از بسته ی تبلیغی پیش رو رضایت داشته اید ، خوشحال می شویم که ایده های خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.
ایده های خود را می توانید از طریق این لینک برای ما ارسال نمایید .

نظر دهید

شما به عنوان مهمان نظر ارسال میکنید.