یا ایهاالعزیز دلم مبتلایتان دارد دوباره این دل تنگم هوایتان از حال ما اگر که بپرسی ملال نیست جز دوری شما و فراق صدایتان من غصه ام گرفته برای غریبی ات حالا شما بگو کمی از غصه هایتان یک روز زیر پای شما خاک میشوم من زا ...
نیم نگاه روشن یک نیم نگاه بینداز ساکن آفتاب من یک نیم نگاه روشن یک خوشه لبخند یک شاخه دعا همینها کافی است تا از این عمیق تاریکی و تنهایی به روزنی از نور مهمان شوم.... دستی به سوی این قلب تپنده تنها ببر مثل همان رو ...